Web Analytics Made Easy - Statcounter

سیاستمداران و تحلیلگران آمریکایی نسبت به سرمایه گذاری سعودیها در شبکه های اجتماعی بویژه توییتر و تیک تاک ابراز نگرانی کرده و درباره بهره برداری ریاض از آن برای تاثیرگذاری بر انتخابات ریاست جمهوری آینده آمریکا و ساکت کردن منتقدان آل سعود و راه اندازی کمپین های گمراه کننده هشدار می دهند.

به گزارش روز سه شنبه ایران اکونومیست، نشریه آمریکایی «نشنال اینترست» در گزارشی به بررسی سرمایه گذاری سعودیها در شبکه های اجتماعی و پیامدهای آن پرداخت و نوشت: شاهزاده ولید بن طلال رئیس شرکت (Kingdom Holding) گفت که مالکیت سهام خود در توییتر را که در حال حاضر ۱.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

۸۹ میلیارد دلار ارزش دارد، حفظ خواهد کرد و  این شرکت به دومین سرمایه گذار بزرگ در توییتر تبدیل شده است.

کریس مورفی سناتور دمکرات آمریکایی نسبت به اینکه عربستان از طریق این شرکت هلدینگ، سهم بزرگی از پلتفرم رسانه های اجتماعی را به کنترل خود درآورد، ابراز نگرانی کرده است. مورفی در گفت وگو با مجله پولیتیکو فاش کرد که اگر کمیته مشترک دولتی مایل به انجام تحقیق در این خصوص نیست از کنگره خواهد خواست تا در این خصوص به تحقیق بپردازد. مورفی معتقد است که حکومت سعودی یکی از سرکوب گرترین رژیم های جهان است.

از سوی دیگر، لیبرال های آمریکا نیز با توجه به تنش فزاینده به وجود آمده در روابط آمریکا و عربستان پس از تصمیم سازمان اوپک پلاس برای کاهش تولید نفت، نسبت به حاکمیت یافتن سعودی ها بر شبکه اجتماعی توئیتر ابراز نگرانی کرده اند.

برخی از تحلیلگران معتقدند که این اقدام سعودیها (حمایت از کاهش تولید نفت) در واقع یک نوع کمک غیرمستقیم به روسیه در جنگ اوکراین به شمار می رود و نشان دهنده تمایل ریاض در خصوص تضعیف رئیس جمهور آمریکا و فراهم آوردن زمینه راهیابی مجدد دونالد ترامپ به کاخ سفید است.

رابرت مالی یکی دیگر از سناتورهای آمریکایی نیز معتقد است که سعودی ها به وضوح تمایل دارند در سیاست آمریکا تاثیر بگذارند و بر همین اساس با تسلط یافتن بر دو پلتفرم تیک تاک و توئیتر به عنوان دو شبکه اجتماعی پر کاربرد در میان آمریکایی ها ممکن است رویکرد خطرناکی نسبت به امنیت ملی آمریکا در پیش بگیرند.

مالی افزود: دمکرات ها همچون مورفی حق دارند نسبت به پیامدهای حاصل از تسلط احتمالی عربستان بر پلتفرم شبکه اجتماعی توئیتر نگران باشند.

رابرت مالی گفت : هنوز معلوم نیست که عربستان بتواند با تاثیرگذاری بر توئیتر، صدای منتقدین دولت سعودی و سایر فعالان اجتماعی و سیاسی را ساکت کند و یا کمپین های اطلاعات گمراه کننده راه اندازی کند.

رژیم سعودی در اکتبر سال جاری یک شهروند آمریکایی را به دلیل انتشار توئیتی انتقادآمیز علیه دولت سعودی به ۱۶ سال زندان محکوم کرد.

دادگاه سعودی در ابتدای اکتبر گذشته داود العلی یک فعال اجتماعی را به ۲۵ سال زندان محکوم کرد و این حکم تنها به دلیل توییت‌های وی علیه روند عادی‌سازی روابط عربستان با رژیم صهیونیستی صادر شد.

مهدیه مرزوقی پزشک تونسی مقیم عربستان نیز به دلیل انتشار توئیت هایی در حساب کاربری خود از سوی دادگاه به ۱۵ سال زندان محکوم شده است.

مها الرفیدی که به ۶ سال حبس و ۶ سال ممنوع الخروجی محکوم شده ، تنها به دلیل توئیت هایی در حمایت از زندانیان عقیدتی و فعالان مدنی بازداشت شده در داخل عربستان این احکام رادریافت کرده است .

  منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: توییتر ، روسیه ، دونالد ترامپ ، ریاض ، نشنال اینترست

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: توییتر روسیه دونالد ترامپ ریاض نشنال اینترست

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۱۴۴۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان

سلطان العمر پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد در نشریه «نیو لاینز» نوشت: ۲۲ فوریه مصادف بود با پنجمین سالگرد یک مناسبت جدید در عربستان سعودی تحت عنوان روز تاسیس که طی سال‌های اخیر در تقویم این کشور گنجانده شده است. این مناسبت که بر اساس حکم پادشاه عربستان در سال ۲۰۱۹ ایجاد شد، گرامیداشت «آغاز سلطنت امام محمد بن سعود و تاسیس اولین دولت سعودی» در سال ۱۷۲۷ است.

به گزارش انتخاب، بر خلاف روز ملی عربستان، که در آن ایده سیاسی اتحاد و تشکیل دولت معاصر عربستان در سال ۱۹۳۲ جشن گرفته می‌شود، روز تاسیس ۲ کارکرد اصلی دارد: گرامیداشت یک افسانه سیاسی و پاک کردن یک افسانه دیگر. این روز بزرگداشت این روایت تاریخی است که دولت معاصر سعودی سومین دولت در طی ۳ قرن متوالی در شبه جزیره عربستان است. این مناسبت همچنین این روایت سیاسی را که اولین دولت سعودی پس از انعقاد پیمانی بین محمدبن عبدالوهاب، موسس جنبش وهابی و محمد بن سعود در ۱۷۴۴ تشکیل شد رد می‌کند. با انتخاب سال ۱۷۲۷ به عنوان سال آغازین اولین دولت سعودی به جای سال ۱۷۴۴، روز تاسیس به دنبال جایگزین ساختن وهابیت در روایت سیاسی سعودی است.

برای بسیاری از متخصصان و تحلیلگران عربستان، زدودن روایت وهابی یک اقدام عمیق و رادیکال تلقی می‌شود. نگاه پذیرفته شده قبلی این بود که از ۱۷۴۴، دولت سعودی همواره به عنوان تنها محافظ و گسترش دهنده وهابیت برای خود مشروعیت قائل بوده و اینکه اقتدار سیاسی در عربستان سعودی بین خانواده سلطنتی آل سعودی و نخبگان مذهبی وهابی تقسیم شده است. بر اساس این نگاه، با کنار گذاشتن وهابیت، دولت سعودی یک منبع اصلی مشروعیت را از دست می‌دهد و به شرکت تاریخی خود با نظام مذهبی پایان می‌دهد.

اما نگاهی دقیق‌تر به نحوه تاسیس دولت معاصر سعودی نشان می‌دهد که این داستان که دولت سعودی با اتکا به وهابیت به خود مشروعیت بخشیده، گزاره‌ای نادرست است. پادشاهی سعودی نه از طریق وهابیت بلکه با تکیه بر یک سنت هنجاری ترکیبی که شامل دو عنصر عربیت و سلفی گری بود مشروعیت یافته است.

اولین گام در فهم نحوه مشروعیت یافتن دولت معاصر سعودی در طی دوره تشکیل این است که به این نکته واقف باشیم که نخبگان حاکم آن دولت در آن دوران مردانی از آخرین نسل عرب‌های عثمانی بوده اند. این نسل به گفته ویلیام کلیولند، بین سال‌های ۱۸۷۰ تا ۱۸۹۰ متولد شده بود و اعضای آن در دوران اواخر امپراطوری عثمانی آموزش دیده و صاحب مشاغل گوناگون شده و برای آینده برنامه ریزی کرده بودند.

با پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی از هم پاشید و بسیاری از اعضای این نسل نقشی محوری در تاسیس خاورمیانه پساعثمانی ایفا کردند. در مورد عربستان، این نسل نه تنها شامل بسیاری از مشاوران، بروکرات‌ها و روشنفکران مصری، سوری و سایر ملل عرب بود که در تاسیس دولت سعودی ایفای نقش کردند، بلکه خود موسس رژیم یعنی عبدالعزیز آل سعود نیز از این نسل بود. عبدالعزیز در اولین مصاحبه خود با روزنامه الدستور چاپ بصره در سال ۱۹۱۳، خود را یک "عرب عثمانی" توصیف می‌کند که خود را متعهد به انجام هر کاری برای «صیانت از وطن عثمانی در شبه جزیره عربستان» می‌داند. وی این مصاحبه را برای توجیه بیرون راندن پادگان‌های عثمانی از دو واحه استراتژیک در شرق عربستان یعنی الاحصی و القطیف و متقاعد کردن نخبگان حاکم عثمانی در بغداد و استانبول به اینکه اقدامات وی نباید به عنوان اقداماتی جدایی طلبانه قلمداد شود، انجام داد.

این تلقی از عبدالعزیز به عنوان عضوی از آخرین نسل عرب‌های عثمانی به نحو قابل توجهی با نگاه‌های آلترناتیو دیگر که در سال‌های اخیر مورد استناد قرار گرفته و وی را رهبری وهابی یا یک عنصر امپراطوری بریتانیا توصیف می‌کند متفاوت است. آلترناتیو اول (رهبر وهابی) وی را از نسل و زمان خود جدا می‌سازد و عبدالعزیز را به یک گذشته افسانه‌ای وهابی پیوند می‌زند که اغلب بدون در نظر گرفتن بستر زمانی خود مورد تفسیر و استناد قرار گرفته است. آلترناتیو دوم (عامل بریتانیا) عاملیت شخص عبدالعزیز را رد می‌کند و سه دهه پویایی سیاسی و رویداد‌های تاریخی در شبه جزیره عربستان را که با ایجاد حکومت معاصر سعودی به اوج خود رسید، به یک طرح انگلیسی صرف تقلیل می‌دهد.

در اوایل قرن بیستم میلادی، واژه "سلفی گری" همچون امروز معادل واژه وهابی گری نبود. در آن دوران، این کلمه به یک جنبش اصلاحگری اسلامی اشاره داشت که به گفته هنری لائوزیر، «به دنبال آشتی دادن اسلام با ایده آل‌های اجتماعی، سیاسی و روشنفکری عصر روشنگری بود.» این جنبش در اواخر قرن نوزدهم ظهور و بروز یافت و روشنفکران اصلی آن افرادی، چون جمال الدین افغانی، محمد عبدو و رشید رضا بودند. این جنبش انتقاداتی را بر آن دسته از رفتار‌ها و اعتقادات مسلمانان که تناسبی با جهان مدرن نداشتند، مطرح می‌کرد.

بعد از جنگ جهانی اول، بسیاری از اعضای جنبش سلفی گری شروع به حمایت از پروژه سعودی کردند، زیرا آن را تنها امید باقی مانده برای یک ایجاد یک دولت مستقل عربی پس از تحمیل نظام قیمومیت بر بسیاری از سرزمین‌های عرب پسا عثمانی می‌دانستند. به عنوان مثال، رشید رضا، اصلاحگرای شناخته شده اسلامی، مجله خود المنار را که در جهان اسلام به شدت صاحب نفوذ بود، به جبهه‌ای برای ترویج و مشروعیت بخشی به دولت جدید سعودی بر اساس اصول سلفی گری تبدیل کرد.

سایر سلفی‌ها نیز تصمیم به مهاجرت برای ساخت دولت جدید سعودی گرفتند. یکی از آن‌ها محمد بهجت البیتر، اصلاح طلب سوری بود که نقش برجسته‌ای در امر آموزش در عربستان سعودی ایفا کرد. آنگونه که دیوید کومینز، مورخ غربی می‌نویسد، سلفی‌ها همچنین نقش مهمی در تفسیر ایدئولوژی وهابی به عنوان بخشی از سلفی گری و جنبش ناسیونالیستی متعهد به پیشرفت در شبه جزیره عربستان ایفا کردند.

آنچه از همه این روایت‌های تاریخی برداشت می‌شود این است که دولت سعودی به عنوان دولتی وهابی که ادامه و دنباله قرارداد خیالی بین خاندان آل سعود و یک خانواده مذهبی باشد، تاسیس نشد. این رژیم به عنوان یک پادشاهی عرب با تاکید جدی بر سلفیت مدرن تاسیس شد. فهم این مسئله از اهمیت روز تاسیس و گسست آن با روایت سیاسی وهابی نمی‌کاهد، اما توجه ما را به دو نکته جلب می‌کند: اول اینکه روایت وهابی از از ساخت قدرت توسط موسس عربستان سعودی معاصر مورد استناد قرار نگرفته است. دوم اینکه استفاده از روایت وهابی به عنوان ابزار مشروعیت بخشی یک پدیده جدید است که با به قدرت رسیدن ملک فیصل رواج یافت. تاسیس دولت سعودی نتیجه مستقیم تلاقی نیرو‌های تاریخی بود که رویکرد سعودی به سیاست و دولت سازی را تغییر داد.

دیگر خبرها

  • مناظره آتشین آمریکایی‌ها و سعودی‌ها درباره ایران در شبکه اسرائیلی!
  • 2 مسابقه مهم برای رویداد پادشاهی رینگ در عربستان تایید شدند/ اخبار WWE
  • گزینه‌های آمریکا در برابر بلندپروازی‌های اتمی عربستان
  • الهلال و النصر دست نیافتنی می‌شوند
  • ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان
  • سفرهای سریالی مقامات سعودی به پاکستان برای تجارت و سرمایه‌گذاری
  • فروش نسخه‌های جدید اف-۱۵ آمریکایی به عربستان؟!
  • آمریکا به دنبال فروش نسخه‌های جدید اف-۱۵ به عربستان است
  • نگاهی به توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا/ واشنگتن و ریاض در انتظار چراغ سبز اسرائیل
  • سالیوان: توافق دفاعی آمریکا با عربستان بدون رابطه ریاض با اسرائیل امکان‌پذیر نیست